بسم الله الرحمن الرحیم
آمارهای ضدو نقیضی از تعداد استفاده کنندگان از ماهواره در کشورمان ارایه شده است. در بدبینانه ترین گمانه زنی ها شاید بتوان گفت بالغ بر 60 درصد از خانواده هـــای ایــرانی از ماهــواره استفاده می کنند. ضمن اینکه آمارهای اخیر نشان می دهد که در کل جهان؛ در 159 مدار تلویزیونی، 203 ماهواره تلویزیونی فعال است از این تعداد 80 مدار و یکصد ماهواره تلویزیونی- یعنی نیمی از ماهوارههای جهان- در ایران قابل دریافت است. با رسیورها و دیشهای معمولی میتوان تا 2000 کانال ماهوارهای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد. شبکههایی که اکثر قریب به اتفاق برنامههای آنها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضاد هستند و میتوانند آثار مخرب روحی و روانی بر مخاطبان ایرانی در مقایسه با فرهنگ اصیل ایرانی برجای گذارند.
در بین شبکههای ماهوارهای بالغ بر 380 کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانهروز در حال پخش موسیقی، رقص، و کنسرت آکنده از حرکات ضد اخلاقی منتشر می کنند. در حوزه کودک و نوجوان نیز بیش از 250 کانال ماهوارهای قابل دریافت در ایران وجود دارد. این شبکهها به فرهنگسازی ارزشهای لیبرالی و اومانیستی غرب در ذهن اطفال ایرانی اقدام میکنند و آنان را شیفته سبک زندگی غربی مینمایند. در حقیقت محورهای فعالیت شبکه های ماهواره ای را می شود به شرح زیر دسته بندی کرد که با ارزش های یک جامعه سالم از منظر اسلامی مغایرت دارد.
فردگرایی
لذت گرایی
مصرف گرایی
تنوع طلبی
آزادی و بی قید بودن
پوچ گرایی(نهیلیسم)
تقدس زدایی
تضعیف کانون خانواده
البته لازم به ذکر است که به رغم آسیب های مترتب بر شبکه های ماهواره ای، ابعاد مثبت و مفیدی را هم به شرح ذیل می توان بر این شبکه ها برشمرد:
حذف فاصله زمانی و مکانی در ارتباطات
وسیله مدرن ارتباط جمعی در میان گروه های انسانی
سرعت عمل در اطلاع رسانی و جمع آوری اخبار
کم هزینه بودن ماهواره ها
امکان آموزشی در زمینه های تخصصی و...
آشنا سازی با تخصص های مختلف
ارضای تنوع طلبی و ذائقه های مختلف در میان افراد و گروه های انسانی
اما نباید فراموش کرد که ضعف در مدیریت استفاده از ماهواره ها در میان خانواده های ایرانی که خود مقوله ای قابل مطالعه و کنکاش جداگانه ای است موجب گردیده که خانواده های استفاده کننده از ماهواره غافلگیر شده و در حقیقت با تبعات بسیار بالایی در این رابطه مواجه گردند. برخی از این تبعات را می توان به شرح ذیل برشمرد:
ادامه مطلب ...
آیت الله تسخیری در گفتوگوی اختصاصی با برنا
آیت الله تسخیری درباره مشارکت مردم در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: مشارکت مردم در انتخابات یک وظیفه انقلابی است.
وی تصریح کرد: اتفاقاً انقلاب ما امروز مورد تهاجم کل جهانیان و به خصوص دشمنان جهان اسلام است و این افراد منتظر هستند تا ببینند مردم ایران چقدر از انقلاب کشورشان دفاع میکنند و چقدر در قلب مشکلات جهان اسلام حاضراند.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی مشارکت مردم در این مسیر را خدمت بزرگ به انقلاب و اسلام برشمرد و گفت: امیدوارم همه مردم در این زمینه حداکثر مشارکت و حضورشان را نشان دهند.
نگاهی گذرا به تاریخ تمدن اسلامی نشان میدهد علم طب همواره از جایگاه رفیعی در بین مسلمانان برخوردار بوده است چنانچه لفظ مقدس حکیم در تمدن اسلامی هم به طبیب و هم به فیلسوف اطلاق میگردیده است. بیشک از مهمترین علل توجه مسلمانان به دانش طب، توجه پیشوایان دین به این دانش ارزشمند است. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام دانش طب همسنگ با علم دین و در کنار آن مورد توصیه قرار گرفته است. و پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام خود در کنار رسالت تعالی روح افراد، با توصیههای طبی آنها را در نگه داشتن سلامت جسمشان نیز یاری مینمودند. شاهد این مدعا کتابهای روایی بر جای مانده در این موضوع با عنوان طب النبی، طب الائمه، طب الصادق و طب الرضاست.
علم طب در دوره اسلامی با ترجمه کتابهای یونانی و هندی در این رشته توسط اساتید علمی و طبی جندی شاپور [آغاز شد. اما مسلمانان به ترجمه اکتفا ننمودند و تحقیق و توسعه دانش طب را با جدیت دنبال نمودند. به نحوی که بیماری هایى که در بخشهاى گوناگون الحاوى، نوشته رازى بررسى شده، بسیار بیشتر از آن چیزى است که در آثار جالینوس، بقراط و دیگر پزشکان یونانى آمده است. در همه دوران پزشکى غرب، هیچ کتابى که همچون قانون ابن سینا چنین جامع و مانع و دانشنامه گونه مبادى و موضوعات پزشکى را دربرگرفته باشد، به وجود نیامده بود. بى دلیل نبود که قانون به سرعت و پس از ترجمه آن به لاتین، مورد توجه دانشمندان و پزشکان غرب قرار گرفت، و به عنوان کتاب درسى در دانشکده هاى پزشکى تدریس شد.
از کتابهای مسلمانان در پزشکی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
مسجد اولین مرکز علمى- آموزشى جهان اسلام بود که در آن همه گونه تعلیمات دینى و علمى و حتى امور مربوط به خواندن و نوشتن انجام مى گرفت. تعلیم در مسجد از مسجدالنبى آغاز شد و تا آغاز قرن چهارم هجرى غالباً مساجد در غیر اوقات نماز، حکم مدارس را داشت.
مسجدالنبى تا اواخر دوران بنى امیه از رونق بسیارى برخوردار بود و مسلمانان از بلاد دور و نزدیک بدانجا مىآمدند و پاسخ سئوالات علمى و فقهى خود را دریافت مى کردند.
در اوایل سده دوم هجرى، خلافت از بنىامیه به بنى عباس رسید. در این زمان فرصتى مناسب براى شیعه فراهم شد و کوفه در شرایطى که مناسب براى تجمع و رفت وآمد شیعیان بود، مرکزیت یافت و از این پس مسجد کوفه مرکز علمى مسلمانان شد و امام صادق (ع) با توجه به فرصت سیاسى بهوجودآمده و با دریافتن نیاز شدید جامعه و آمادگى زمینه اجتماعى، نهضت علمى و فرهنگى پدرش را پى گرفت و مسجد کوفه را به دانشگاهى بزرگ بدل نمود. بدینسان، ایشان در رشتههاى مختلف علوم عقلى و نقلى آن روز، شاگردان سترگى همچون هشامبن حکم، محمدبن مسلم، ابانبن تغلب، هشامبن سالم، مؤمن طاق، مفضلبن عمر و جابربن حیان را تربیت کرد که شمار آنها را بالغ بر چهارهزار نفر نوشته اند.
مساجد بزرگ و معروف داراى کتابخانه، در شهرهاى مهم اسلامى بسیار بودند که یکى از آنها مسجد دمشق است. این مسجد که در زمان ولیدبن عبدالملک بنا شد یکى از کانونهاى مهم آموزش بود که حلقههاى تدریس بسیارى در آن تشکیل مىشد و استادان آن از حقوقى بسنده برخوردار بودند. از دیگر مساجد مهم مىتوان به جامع بصره، جامع فُسطاط، جامع کبیر قیروان، جامع زیتونه در تونس، جامع قرویین فاس و جامع الخصیب اصفهان اشاره کرد.
نخستین مرکز مهمى که به منظور آموزش و تعلیم تأسیس شد بیت الحکمه نام داشت که در بغداد ساخته شد. این مرکز، که به هزینه خزانه دولتى یا بیت المال اداره مى شد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایسته اى بود که کتابهاى علمى و فلسفى یونانى را به عربى ترجمه مى کردند. اساس بیت الحکمه را، که نخستین کتابخانه مسلمانان در بغداد بود، هارون الرشید پایه ریزى کرد. پیش از آن منصور عباسى، که از زمان وى کار ترجمه آغاز شده بود، دستور داد کتابهایى از زبانهاى دیگر به عربى ترجمه شود و همین کتابها پایه بیتالحکمه گردید. در زمان مأمون، بیت الحکمه توسعه یافت. او صد بار شتر کتاب به بغداد حمل کرد و ظاهراً این کتابها بهدنبال قرار صلحى که بین وى و امپراتور روم، میشل دوم، بسته شد، به مسلمانان داده شد. مأمون همچنین 300 هزار دینار صرف ترجمه کتاب کرد. علاوه بر بیت الحکمه، مراکز علمى متعدد دیگرى نیز وجود داشت؛ یکى از این مراکز دارالعلمها بودند. این دارالعلمها کتابخانهه اى عمومى به حساب مى آمدند. ازجمله این مراکز، دارالعلم فاطمیون در مصر است. در این نهاد، که در 395 ق و به دستور الحاکم بامراللَّه، خلیفه فاطمى مصر، در قاهره تأسیس شد، تقریباً یک میلیون جلد کتاب وجود داشت. دارالعلم موصل را نیز جعفربن محمد حمدان موصلى بر پا ساخت. این مرکز نخستین مرکزى بود که در آن کتابهایى از همه رشته هاى علمى گردآورى شده بود. در طرابلس، از شهرهاى لبنان کنونى نیز، در اواخر سده پنجم هجرى، دارالعلمى با 6/ 1 میلیون جلد کتاب وجود داشت.
در نیمه دوم سده پنجم هجرى، خواجه نظام الملک با ساخت مدارسى به نام نظامیه که اولین آنها را در در 459 ق در بغداد تاسیسی نمود و بعدا در نیشابور و شهرهاى دیگر قلمرو سلجوقیان مدارس مشابهی پدید آورد تاثیر چشمگیری در نهضت بزرگ علمی و فرهنگی جهان اسلام گذاشت. در نظامیه بغداد، که تأسیس شد، ابواسحاق شیرازى تدریس مىکرد و پس از آن بزرگترین مقام تدریس در این مدرسه به امام محمد غزالى رسید. در نظامیه نیشابور، که به خاطر توجه خواجه نظامالملک و دیگر پادشاهان سلجوقى به شهر نیشابور در این شهر تأسیس شد، افراد مشهورى چون امام موفق نیشابورى، حکیم عمر خیام، حسن صباح، امام محمد غزالى و برادرش امام احمد و امام محمد نیشابورى تربیت شدند. نظامیه اصفهان و بلخ نیز استادان نامورى داشت.
رصدخانه ها به عنوان سازمان مشخص علمى- که در آن رصد ستارگان صورت مىگرفته- مرکز مهم آموزش علم نجوم و علوم وابسته به آن بوده است. در سرزمینهاى اسلامى رصدخانههاى متعدد بزرگى ساخته شد که نخستین آنها رصدخانه شماسیه است که در سال 213 هجرى در بغداد بهدست مأمون بنا گردید.
بیمارستان نیز سازمان علمى مهمى بهشمار مىرفت؛ چراکه مرکز عمده تعلیمات پزشکى بالینى در آنجا صورت مىگرفت. بسیارى از بیمارستانها، کتابخانه و مدرسهاى براى تدریس جنبههاى نظرى علم طب داشتند که از آن میان مىتوان به بیمارستانهاى رى، فسطاط،الکبیر منصورى قاهره و نورى بغداد اشاره کرد.
در مورد مراکز مهم آموزشى اسلامى، توجه به دو مرکز علمى دیگر حایز اهمیت است: یکى رَبع رشیدى که محل آمدوشد علما و دانشمندان بسیارى بود که به کار علمى مشغول بودند و دیگرى شَنب غازانى که در دوره ایلخانان تأسیس گردید و در آن دانستههاى علمى فراوانى ردوبدل مىشد
بازرگانى ممالک اسلامى در قرن چهارم از مظاهر ابهّت اسلام بود و جهان اسلام ملکه تجارت دنیا محسوب مىگردید و مقام نخست را داشت. کشتیها و کاروانهاى مسلمین همه دریاها و صحراها را درمىنوردید و اسکندریه و بغداد، دست کم در مورد کالاهاى تجملى، دو مرکز تعیین نرخ بودند.
نظام ادارى دولت اسلام بطور کلى مانند نظامات ادارى ایران و روم بود، زیرا مردم این نواحى نظامات سیاسى و ادارى معینى داشتند که کارایی لازم را داشت و مسلمانان پس از فتوحات همان را پذیرفتند البته بمرور ایام قسمتهایى از آنرا باقتضاى عقاید دین خویش و مصالح مردم محل تعدیل کردند.
با ورود اسلام به ایران، مسلمانان ناچار شدند برای اداره این قلمرو وسیع به نظام دیوانی پیشرفته و پر سابقه ساسانی روی بیاورند. برای این کار مجبور شدند از دبیران که طبقهای ریشهدار در تاریخ ایران بودند، استفاده کنند. این امر نه تنها موجودیت این قشر فرهیخته و دانشمند ایرانی را تا قرنها بعد تضمین کرد، بلکه در کنار آن بسیاری از مشخصههای نظام حکومتی ایران را در نظام حکومتی اسلام تثبیت کرد.
از طرفی به دلیل نیاز مبرمی که حکام اسلامی ایران به امکانات این طبقه داشتند و به دلیل تجربه دهقانان در گردآوری مالیات پیش از اسلام، حکام اسلامی این وظیفه را پس از ورود خود به ایران به دهقانان واگذار نمودند. دهقانان پیش از اسلام جزء آخرین رده بزرگان، یعنی آزادان بودند، اما با ورود اسلام به دلیل نیاز حاکمان جدید به آنها، وجهه و موقعیتی فوق العاده ممتازتر از گذشته به دست آوردند. از این رو پس از اسلام، در چند قرن نخست هجری دهقانان جزء معدود طبقاتی از اشراف ساسانی بودند که باقی ماندند و رتبهای برجستهتر از دوره ساسانی بهدست آوردند. طبقه دهقان در کنار دبیران، ایرانیانی بودند که به نفوذ، تکوین و تثبیت مواریث ایران ساسانی در امپراتوری اسلام کمک کردند و در این امر نقشی اساسی داشتند. بنابراین میتوان دبیران و دهقانان را به عنوان حافظان اصلی میراث فرهنگی ایران پس از اسلام به شمار آورد. اولین دیوانی که از ایرانیان به مسلمانان رسید، دیوان خراج بود که عمر این خراج را در قالب عطایا بین مسلمانان تقسیم کرد. البته دیوان جیش نیز به موازات دیوان خراج به وجود آمد. دوران خلافت معاویه را به نوعی میتوان دوره گذر خلافت از دوره خلفای راشدین به دوره بنیامیه و دوره تکوین نظام دیوانی نامگذاری کرد. در این دوره، دو دیوان مهم یعنی دیوان خاتم و دیوان برید به نظام دیوانی اسلامی افزوده شد. اگرچه زیاد بن ابیه، استاندار وی نیز در پایهگذاری این دیوانها و به خصوص دیوان خاتم نقش تأثیرگذاری داشت.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که در غرب قلمرو اسلامی (شام)، امویان بر میراث عظیم رومیها دست یافتند و به دلیل قرار داشتن پایتختشان در قلمرو پیشین امپراتوری روم، دستگاههای دیوانی اموی بیشتر رنگ و بوی رومی داشت. بنابراین، نوعی تقسیمبندی اجتنابناپذیر به وجود آمده بود؛ یعنی متصرفات شرقی تحت تأثیر نظام دیوانی ساسانی، و متصرفات غربی تحت تأثیر نظام دیوانی روم تا اینکه در زمان خلافت عبدالملک بن مروان نظام دیوانی ایرانی و رومی به عربی برگردانده شد. هم زمان با تغییر دیوان، سکه و طراز نیز از شکلهای ایرانی و رومی جدا شد و شکل عربی و اسلامی به خود گرفت.
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست
تو دعامان می کنی،ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست
بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم،وقتی که حالم زار نیست
آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست
زحمتت دادم،برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سربار نیست
باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست
من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم…بی کسم
هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست
این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن
بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست
دست من در محضرت خالیست می دانم ولی
مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست
محمد بن سلمان در پی استخدام مزدوران بلک واتر برای تسلط بر عربستان