درسی که باید از حادثه ۲۸ مرداد گرفت

«حادثه‌ای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق افتاد -حادثه‌ی بیست‌وهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با تجربه‌ها آمیخته میکند، مانع از خطا و اشتباه دیدِ او میشود؛ در این حادثه یک تجربه‌ی بزرگ برای ملّت ایران به وجود آمد، این تجربه را هرگز نباید فراموش کرد؛ بله، از سال ۳۲ تا حالا شصت سال میگذرد.
اوّلاً در خلال این شصت سال این قبیل حوادث تکرار شده است، ثانیاً حادثه‌ی تاریخی وقتی حامل درس است، گذشت زمان تأثیری ندارد و باید از آن درس گرفت. حادثه از این قرار بود که دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسی‌ها و از دست انگلیسی‌ها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیت‌الله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه‌ی به آمریکا بود.
در مقابلِ دشمنی انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه‌ی بین‌المللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایی‌ها بود. از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی، آمریکایی‌ها استفاده کردند، [کودتای‌] بیست‌وهشتم مرداد را به راه انداختند. یک مأمور آمریکایی با نام و نشان مشخّص که کاملاً مضبوط [است] و ما می‌شناسیم، میدانیم -اسمش هم در تاریخ هست- بلند شد آمد اینجا؛ آمریکایی بود، رفت در سفارت انگلیس یا در سفارت یک کشور غربی یا شاید هم کانادا مستقر شد و پولی را که آورده بود تقسیم کرد، افرادی را با خودش همراه کرد؛ عناصر و عوامل داخلی خائن هم وجود داشتند؛ کودتای بیست‌وهشتم مرداد را راه انداخت و همه‌ی زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابسته‌ی پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختی‌ها مبتلا شد؛ آمریکایی‌ها [این کار را] کردند. مستشاران نظامی‌شان ارتش ما را تصرّف کردند، عوامل اقتصادی‌شان سیاستهای اقتصادی خود را پیش بردند؛ علاوه بر اینها -اینها کارهای ظاهری و مشهود بود- کارهای غیرمشهودی کردند که هنوز تحلیلگران ما متأسّفانه نرسیده‌اند که به حرکات غیرمشهودِ در جهت نابودی ثروتهای معنوی و انسانی ملّت ایران که از طرف آمریکایی‌ها در ایران در این ۲۵ سال انجام گرفت، رسیدگی کنند؛ هنوز نتوانسته‌اند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31322/mosadegh1.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31322/mosadegh2.jpg

اینها مسائلی است که جای تحقیق دارد و جای دنبال‌گیری دارد. ۲۵ سال اختناق، فشار بر ملّت ایران، ضایع کردن منابع انسانی این کشور، غارت منابع طبیعیِ این کشور، بدنام کردن ملّت ایران در میان ملّتهای مسلمان در منطقه، کارهایی بود که آمریکایی‌ها در این مدّت کردند. چقدر انسانها کشته شدند، چقدر انسانها زندان رفتند، چقدر انسانها شکنجه شدند، در داخل کشور چه سیاستهای خائنانه‌ای علیه ملّت ایران انجام گرفت که همه در سایه‌ی حضور آمریکایی‌ها و حضور دولت دست‌نشانده‌ی آمریکایی‌ها در ایران [بود] و به‌خاطر اعتمادی که آن روز، آن آقا از روی ساده‌اندیشی به آمریکا کرد.»

پشت پرده کودتا در ترکیه چیست؟

می توان چنین ادعا کرد که در حالی که ما در تهران از ناموفق بودن کودتا سخن می‌گویم هنوز بخش قابل توجهی از ملت ترکیه فکر می‌کنند که کودتا با موفقیت انجام شده است.

دو تحلیل عمده برای حوادثی که رخ داد وجود دارد که گذر زمان در مورد آنها قضاوت خواهد کرد:

1)  این کودتا توسط نیروهای جریان گولن در بدنه ارتش سازماندهی شده است. این کودتا پس از آن رخ داد که هفته گذشته برای اولین بار عملیات‌های امنیتی علیه شاخه نظامی این جریان انجام شد. در دو سال گذشته هیچ هفته‌ای بدون عملیات علیه نیروهای این جریان در ساختار قضایی و اطلاعاتی ترکیه وجود نداشته است و صدها نفر به جرم همکاری با جریانی زیرزمینی در درون دولت دستگیر شده بودند. اما برای نخستین بار در هفته گذشته تعدادی از افسران ارتش تحت بازداشت قرار گرفتند. این عملیات جریان را متوجه جدیت دولت در برخورد با خود کرد و جریان را بر آن داشت تا با پیش چشم گرفتن تمام ریسک‌های پیروزی یا شکست کودتای خود دست به کار شود. در واقع جریان نظامی گولن متوجه شده است که با کودتا یا بدون کودتا در هر حال سرکوب و ریشه کن خواهد شد. بنابراین طی یک اقدام متهورانه دست به کودتای این شب زدند. اگر در نظر داشته باشیم که تا چند روز دیگر شورای عالی نظامی در ستاد کلاً نیروهای مسلح قرار بود که تشکیل شود و در این شورا با توجه به تحرکات هفته گذشته بی شک علیه جریان کشف شده گولن در ارتش تصمیماتی قرار بود که اتخاذ شود.
جریان گولن در ارتش  در شکل یک هسته مخفیانه با نام "کمیته صلح در جهان" در حال مدیریت اوضاع بود که بر اساس نظریه اول در مورد این کودتا توسط این هسته طراحی، مدیریت و اجرا شده است. مشکل اصلی این هسته پایین بودن درجات نظامی این افراد از سطح عالی ژنرالی بود که با توجه به این مساله بسیاری از کارشناسان نظامی و امنیتی معتقد بودند که در کوتاه مدت امکان کودتای فراگیر توسط گولنی‌ها در ارتش وجود ندارد و آنها در بدترین حالت می‌توانند خرابکاری انجام دهند. افرادی که این اقدامات را یک کودتای واقعی اما ناموفق – تا این مرحله – می‌دانند اقدام بسیار ماهرانه رسانه‌ای و روانی این گروه را دلیلی بر مدعای خود می‌دانند. تیم کودتا کننده در اولین اقدام تلویزیون دولتی را تسخیر کرده و از این طریق با ایجاد رعب در کشور وارد فاز مدیریت صحنه رد کشور شده است. در ادامه با در دست گرفتن ساختمان‌های مدیریت شبکه‌های خصوصی و پخش ماهواره‌ای شبکه‌های بخش قابل توجهی از کشور ار از مشاهده تلویزون محروم کرده و اینترنت را نیز قطع کرده است.
در واقع می توان چنین ادعا کرد که در حالی که ما در تهران از ناموفق بودن کودتا سخن می‌گویم هنوز بخش قابل توجهی از ملت ترکیه فکر می‌کنند که کودتا با موفقیت انجام شده است. از سوی دیگر وقتی در نظر داشته باشیم که ژاندارمری شاخه دوم این کودتا در کل کشور آماده اجرای امر بوده است و نقطه مزیت این نیرو گستردگی آن در سراسر کشور و تسلط بر تمام جاده‌های بین شهرهای کشور  می‌توان این فرضیه را تقویت کرد. در مجموعه بنظر می رسد کودتا با هماهنگی آمریکا وعربستان  برای همسو سازی بیشتر اردغان در سوریه و عدم تمایل به روسیه طراحی وعملیاتی شد
2)  دومین فرضیه بر آن است که این کودتا تنها یک تئاتر سخت و سنگین از سوی اردوغان بوده است تا با استفاده ازشرایط بحرانی ایجاد شده دست به تضعیف ارتش زده و امکان کودتاهای جدی‌ای که می‌توانست در آینده گریبانگیر او شود را از بین ببرد.

 

این طیف اصلی‌ترین موید این نظریه را فراهم شدن امکان قدرت نمایی بیشتر برای اردوغان به عنوان یک رهبر وحدت بخش و بسیج‌گر اقشار مختلف مردم می‌دانند و معقدند که درخشانتر شدن چهره اردوغان در این مساله به عنوان یک قهرمان ملی نشان میدهد که همه ماجرا تحت نظرات او بوده است و این تنها یک بازی کثیف است.

اگرچه تنها گذر زمان و بررسی سوانح آینده نشان خواهد داد که چه دست‌هایی در پشت پرده این حادثه وجود داشته است اما با در نظر داشتن تجربه حوادث پارک گزی که اکنون پس از دو سال اسناد حمایت بنیاد سوروس از آن در دست است و می توان آن را یک کودتای رنگی علیه اردوغان ارزیابی کرد صرفِ فراهم شدن امکان خودنمایی برای اردوغان را در مورد اهداف طراحی آن مساله نمی توان کافی دانست. در واقع اگرچه در صورت موفقیت اردوغان و حزب حاکم توان اردوغان بیشتر از پیش خواهد شد اما میزان هزینه ای که اردوغان در قبال این مساله متحمل شده است بسیار بالا است. از سوی دیگر در ماه های اخیر اردوغان با طیف های مختلف ارتش وارد مراوده شده و نظر مساعد آنها برای همراهی با خود در مسایل مختلف کشور ار فراهم آورده بود و در میان مدت امکان وقوع کودتا علیه او ممتنع بود.

همچنین اگر در نظر داشته باشیم که اصلی ترین نیروهای عامل در این کودتا نیروی هوایی و ژاندارمری (یعنی نیروهای تحت نفوذ گولن) بوده اند و نه نیروی زمینی که تا کنون همواره وظیفه اصلی کودتاها را برعهده داشته است احتمال صدق گزاره عاملیت جریان گولن بیشتر محتمل است.
در صورت موفقیت کامل ارتش، امنیت و دولت در سرکوب این کودتا و دستگیری تمام عوامل آن می‌توان ادعا کرد که اردوغان در برابر یک خطر بزرگتر با یک خطر کوچک روبرو شد و به گفته خودش این حادثه یک لطف الهی بوده است.
آمار کشتگان و زخمی‌ها هر لحظه در حال افزایش است و نیروی های ضدکودتا که نیروهای زمینی و زرهی ارتش هستند وارد شهرها می‌شوند.